Wednesday, August 30, 2006

هوش مصنوعی

بگو
که وقت خداحافظی
پسر خوبی بودم
مثل آدم آهنیِ A.I.

Saturday, August 26, 2006

آچمز

منبعِ نور رو که بغل کنم
تاریکی همه جا رو می گیره    

Friday, August 25, 2006

تِز

نفوذِ نور در تاریکی
تاریکی در من
من در ...

Tuesday, August 22, 2006

پُز

نور، از لذت پسیو بودن هیچ نمی دونه
آی دلم می سوزه براش

Saturday, August 19, 2006

حواس

می شه نپرسن چه جوریه؟
بعد از اینهمه وقت کنارِ هم، هنوز نمی دونم چشاش چه رنگیه

Wednesday, August 16, 2006

بامداد

سفر، راه، خسته گی
خونه ی خالی
اینترنت هم که نداری
بگیر بخواب دیگه

Sunday, August 13, 2006

BIKE-I

عذابیه؛
وقتی به گداییِ سرپایینی به جلو زُل می زنی.
صفاییه؛
وقتی تو مسیر بادِ خنکِ صبح خودتو ول می کنی.

Wednesday, August 09, 2006

که چی؟

در رو قفل می کنی، که کسی پیش ما نیاد
پرده رو می ندازی، که کسی ما رو نبینه
چیزی نمی گی، که کسی ما رو نشناسه
اتاق رو تاریک می کنی، که چی؟

Wednesday, August 02, 2006

عبث

- پخ کنم بترسی؟
: چی؟
- پخ کنم می ترسی؟
: پخ کنن می ترسیم!
- بیا پخ می کنن نترسیم.
: چه کاریه؟! پخ می کنن که بترسیم دیگه.