Thursday, March 19, 2009

Homogenizing - II

...
.....
.......
...که یه وقت فک نکنیم -برای من- با بقیه فرق داری!

8 comments:

Anonymous said...

تو خیلی خوبی
اقلا به خاطر این که با بقیه فرق داری
اما من اصلا نمی فهممت
و خیلی هم بابت این غصه می خورم
ولی خوب...
تو بدون اگه چیزی نمی گم نه که نخوام بگم
همین جوری
فقط همین جوری چیزی نمی گم

Anonymous said...

مهم ترین نکته ای که من تو این نوشته دیدم این بود که فکر کردن رو در صیغه ی متکلم مع الغیر وصف کرده بودی

Anonymous said...

نه! کی گفته؟
من فکر می کنم فکر نکنم
.

Hyena said...

گیرم کردیم
فرق
گیرم نکردیم
فکر
آخرش چی میشه؟ بالاخره می کنیم یا نه؟

بهبد said...

فرق گذاشتن از دیدن فرق داشتنه ؟
کلا وقتی فرق میکنه ! ما هم میکنیم !؟

Diapason said...

سلام دوست من!!!

پست جدیدم در مورد همجسگرائی و این جور چیزهاست

لطف کن و بیا و با نظراتت کمک کن درک عمومی نسبت به این موضوع بالا بره

... می دانم که می توانی خودت باشی ؛ بدون شرم از نگاه خصمانه كم انديشان ...

.. با ما بگو از خودت و از اقليتت كه به گناه آفرينش در قفس تعصب زدگي محبوسي

خواهشم اینه که بحث را دنبال کن و سعی کن ذهن دیگران را نسبت به این موضوع باز کنی.. آگاهی برسان تا کمتر آسیب ببینی...

Anonymous said...

دوستان عزیزم
با احترام

شرط ادب و اخلاق حرفه ای حکم می کند وقتی می خواهید پیوندی را که در طول زمان شکل داده اید یک طرفه قطع کنید، دلایل این کار را برای همکاران و مخاطبانتان توضیح دهید. و این چرایی در مورد من یک کلمه بیش تر نیست: احترام به نظر اکثریت. من تحت هیچ توهم و یا فروتنی کاذبی نیستم؛ «فرهنگسار» و «گیهان» استانداردهای وبلاگ نویسی فارسی را نه فقط در جهان اجتماع سیبرنتیک گی بلکه در زبان فارسی به طور کلی، یکسره بازتعریف کردند. آلان نه انگیزه هایم برای نوشتن از میان رفته است و نه توان ام. ولی اصراری هم بر حُـقنه کردن حرف ام ندارم، اگر کسی میل یا توان شنیدن اش را ندارد: این لحظه ی بلند شدن من است، برای راحتی همکاران ام. نه فرهنگسار ما در گذر به یک جامعه ی سالم و دمکراتیک با تعطیل «فرهنگسار» متوقف می شود، نه گیهان با بسته شدن «گیهان» به آخر می رسد. برای تک تک رفقایم، جز بهترین آرزو نمی کنم. فقط یک یادآوری می ماند که از گفتنش خسته نمی شوم؛ ما ایرانیان یک چیز مهم را باخته ایم: شرافت انسانی و اخلاقیات را

با احترام مجدد
فرهنگ

Anonymous said...

فرهنگ عزیزم
به خاطر درک این حقیقت و مشاهده ی این واقعیت، و بیان این عبارت که گفتی :ما ایرانیان یک چیز مهم را باخته ایم: شرافت انسانی و اخلاقیات را. تو را می ستایم
گوش کن پسر، تو را نمی شناسم ایمیلی هم از تو ندارم پس رسالت رساندن این پیام بر دوش آهنین صاحب این وبلاگ است، با سپاس فراوان از او که خانه اش محراب این پرستش و رسالت شد