گاو آهن
شوره زارم را که شخم می زنی، گاهی خیش تو به سنگ و خاک سفت شدهء این ده سال، صد سال، هزار سال گیر می کند، همین.
شوره زارم را که شخم می زنی، گاهی تخته سنگ بزرگتری که کنده می شود، زمین که بیشتر درد می گیرد، چشمه آبی جاری می شود، همین.
این زمین گنجی ندارد.
14 comments:
گنج شايد خود زمين باشد، شايد خود اين كندن و كاويدن خواستني باشد
آهني، تا حالا با اين كلمهها و لحن ننوشته بودي
...
گنج که با خیش و گاو آهن فرا نمیاد . گنج با خیش و گاو آهن فرا میاد . با همزاد موافقم . آهای آهنی ... آهای
مِی بریزم بر این شورهزار تا نخلستانی برپا کنم محکمتر از سنگ
روانتر از آب
آهني، تا حالا با اين كلمهها و لحن ننوشته بودي
(مهدی همزاد)
این بدوی ترین تعریفی بود که از آمیزش جنسی همجنسگرایی دیدم. شخم زدن (عمل کردن) و خیش (کیر) و زمین (تن)و چاله (کون) و آب (ارضاشدن) و گنج (زایش)
زمین ات آباد آهنی
حمید پرنیان
گنج خود زمین است ...
سلام
می دونی اهنی من هنوزم در شگفتم که با این غنای قلم جرا دیر ازش کار کشیدی ... هان ؟ کلی بدهی داری از سال 81 تا ... راستی کی اولین پستت رو زدی ؟
در مورد کامنتت هم باید بگم ما دور هم نبودیم و ماساژی ندیدیم . این هم یکی از دلایل رفتن می تونست باشه ... ل و ل
salam.
ta jaii ke mishod khoondam!
to aali minevisi.
khoshalam ke peidat kardam.
che jaleb iran
گاو در غل و آهن درکی از عمق ندارد نه خیش را میفهمد نه خویش را
اما شوره زار بی گنج بسیار است
ولی در زیر گنج های بسیار پنهان است از چشمه بپرس
....
www.one-of-us.blogfa.com
شاید یک جورایی، اون ته ته های ِ وجودم حس کردم این پست ربطی به مسائل ِ جنسی نداره! اون بخش های ِ ویرونه ی وجود که تو سکوت بیرون می زنه باشه... نمی دونم
پس چی داره ؟
از خوبگاه نور با اون مسير مزخرفش شروع كردي آخرش هم رسيدي به همت تازه فهميدي چيز خاصي گيرت نيومده جز دو تا آرزوي برآورده نشده. در حاليكه همه دوست داشتن برن بوفه دانشكده كشاورزي كمي حال كنن، تور كنن و كلاس بزارن تو دوست داشتي توي همون بوفه دانشكده فني لابلاي اون شلوغي توي تنهايي خودت بموني و شايدم گاهي طواف كني دور كتابخونه مركزي بلكه برسي به چيزايي كه ميخواستي : دلت خالي بشه از دلبستيگهاي زميني، ارتعاشات پاس بشه
Post a Comment