Thursday, June 14, 2007

Broken Bed

از دیشب
لابد هم تو بنیه بیشتر ی داشتی هم تختت
سه سال پیش
که فقط به فکر بودی

11 comments:

Alfons said...

گاهی نمی فهمم که من تو ام یا تو منی
اما این حس مال منه
پیش تو چه می کنه؟

Unknown said...

من یه توضیح بدم در مورد این پست
خلاصه اینکه دیشب در حین شیطونی تخت من شکست!!

پسر قبیله said...

لابد دیگه

Anonymous said...

mohaash bolande gharıbast khıre shode be monıtor man negaash mıkonam vaa daaram sharhesh mıdam. cheshaasho negaa. mohaash bolande meshkı afghaanı. ınjaa ... . ... be fekr boodan yaa dar fekr boodan?

Anonymous said...

چه با حاله اینجا !
نخونده بودمش !
از این به بعد سر میزنم بهت عزیز هم جنس !
تا بعد
بدرود

Anonymous said...

هیچ نظری در مورد این تخت شکسته نداشتم شاید بشه با چسب چوب یک کارایی کرد . اما اون پست قرارت خیلی قشنگ بود.

Anonymous said...

شب ها بنیه ات رو می بازی ؟
که دیگه وقت نمی کنی این جا کس- شعر بنویسی

22st said...

salam ...ey baba , ma ro ke roo toshak khaboondi! ehtemalan takht ham taghate harkate zibato nadashte!

آدم آهنی said...

نه شب هام صرف این می شه که یکی دیگه رو گول بزنم که برا اینجا نوشتن چیزی جور کنیم

Anonymous said...

سلام آدم آهنی
برای شما ایمیل زدم
خوشحال میشم که به وبلاگ من هم سر بزنید. اسمش آبتین است و چرندهای یک همجنسگرا در نیویورک را در بر خواهد داشت.

خوش باشی
گُشتاسب

Anonymous said...

سلام
ایمیلم مشکل پیدا کرده. آدرس دیگری جایگزین کردم