Wednesday, November 29, 2006

قهوه خانه

1. عجب گیری افتادم!
نگاه به قهوه چی یعنی اینکه چیزی می خوام؟
انگار امشب باید به اندازه کل عمرم چایی بخورم.

2. فکر کردی! پشت سرم هم بایستی می بینمت!

3. دوستت از من پرسید سیگار دوستم چیه، تو چیزی نمی پرسی؟

4. چه سخته تایپ اینا، وقتی داری همزمان می خونی.

5. بالاخره پرسیدی، ولی چرا از دوستم؟ فقط چون گوشی من موتورولا نیست؟

Sunday, November 26, 2006

سفرنامه - کاشان

رفتنی، از خاطره سفر گفتی و انعکاس شبانه چهره ای تو شیشه ماشین؛

بودنی، خیس شدیم از تصور بخارگرفته حمام داغ و شلوغ فین؛

موندنی، گم شدیم تو خلوتِ جادارِ تودرتویِ قدیمیِ یه خونه که جای ما نبود؛ 

برگشتنی، نذاشتم بخوابی با دست و پا زدنم تو بی حوصلگی کم نور اتوبوس.

Tuesday, November 21, 2006

احمد

- سینا! من دوباره دارم متحول می شم.
: در چه جهتی؟
- خوب!
: از نظر من یا تو؟
- احمق! خودت می دونی که من نصف آدمم، تو ربعش. دوتامون سر هم یه آدم نمی شیم. خوب از نظر مردم.
: اوهوم! حواسم نبود.

Saturday, November 18, 2006

تلفن

چند سال پیش بود؟
تو که یادت نیست.
سکوت یه مزاحم ناشناس یاد هیشکی نمی مونه.
من که یادم نیست.
صدایی که نمی شد جوابش داد تمام حجم حافظه رو پر کرده.

باید از سکه ها بپرسم و تلفن های قدیمی سر کوچه های آشنا

Tuesday, November 14, 2006

موقعیت

* وقتی گرمِ اس.ام.اس ام یا خودمُ گرمِش می کنم؛
* وقتی از خستگی نای تکون خوردن ندارم؛
* وقتی اونقدر حساسم که به تماسی از جا می پرم؛
* وقتی می دونی ارزشش رو ندارم ...

خودت خنده ات نمی گیره با من ور بری؟

واکنش

گفته بودم در برابر دوستی سجود می کنم در برابر عشق سکوت؛

اما حالا دیگه
در برابر دوستی سجده می کنم در برابر عشق سکته

Friday, November 10, 2006

تردّد آزاد

تنهایی من حصار نداره.

Tuesday, November 07, 2006

Shark Tale

اشکالی داره اگه نخوام مثل یه کوسه رفتار کنم؟

Wiki ، pluggedinonline، about

Monday, November 06, 2006

دوستانِ فهیم

آنها که
حتی در اولین دیدار
تا درِ مسلخ همراهی می کنند.

----

آنها که
آشکارسازی، تصادف، فیلم، نزدیکی
و دوستی
دیدارشان را میسر می کند.

Thursday, November 02, 2006

عربی

ما عربیم
پدر، استادِ مسلّم عربی
ما عربی صحبت می کنیم
پدر، آگاه از معنی هر ضمیر
ما در موردِ همراهِ زندگی هم حرف زدیم

پدر! لطفاً ضمیرها رو نادیده نگیرید!