Saturday, May 24, 2008

طلوع

اول صبح
تمام قد هم در سایهء نشسته ات جا می شوم...

11 comments:

Anonymous said...

من می دونم کیو می گی

Milad said...

ولی من منظورت رو نفهمیدم

Anonymous said...

مجله گی فرهنگ هفته ی دیکه منشر میشه
آلان البته اگه خواستین یه نگاهی بهش بندازین
http://qulture.wordpress.com/

Anonymous said...

یکی از چیزهایی که از شما یاد گرفتم این بود که می شود کم گفت و گفت
قطعاتان بسیار تکان دهنده اند
این اتفاق کوچکی نیست که خواننده چند برابر زمانی که یک متن را می خواند به فکر درباره آن اختصاص دهد

خشایار said...

حتما صبح خیلی زود بوده دیگه . کلک کجابودی باز . مال کی بودی باز

Anonymous said...

نميتوانم دردم را بنويسم،شايد روزی تو عاشق چشمی محتاج آغوشی

و نگاه عاشقت در نگاه سردی طلب نوازش دستی کرد آنگاه اگر توانستی تو بنويس.

Anonymous said...

أنا العربيّّ الـــــــــذی زبببببببببه

إذا حان یـوم الـــــــوغی یقطــرُ


وهذا هو قــــــادمٌ بـــــــــــارزٌ

ولا خطـــــوته نحــوکــم تحذرُ

Anonymous said...

یارم به یکتا پیرهن
خوابیده زیر نسترن
...

Anonymous said...

دم آفتاب در نصف النهار آیا نیز؟

Anonymous said...

Man bareh ehsasi va eshghi daryaft kardam az in kotah neveshteh,kheili jaleb bud,avaleh sobh sayeh ha kotah tarand,chesh nakhoreh,khosh bashi

Anonymous said...

فرهنگ بیرون آمد. اولین شماره گی فرهنگ امروز روی دسکتاپ قابل مشاهده است. خوشحال خواهم شد به آن نگاهی بیاندازید و نظرتان را به من بگویید. گی فرهنگ میخواهد دوست بماند

http://qulture.wordpress.com/