از جنگ فقط دو تصویر تو ذهنم مونده.
یکی سکندری خوردن و زمین افتادن بین چادرهای اردوگاه، حدود دو سالگی.
دومی افتادن به جون ویرونههای موشکخورده با تیشه دستساز، حدود هشت سالگی.