Friday, March 26, 2010

برّه‌گی

از بس که نمی‌دونم گرگی، چوپونی یا قصاب، می‌ترسم برّه‌گی کنم باورت بشه.

15 comments:

Anonymous said...

امکانش نیست پوزیشن اونم بره باشه؟

هرمزد said...

از بس نمی دونم

دارم خسته می شم ؟

نقطه چین ها . . . said...

khob bavaresh beshe.. :-)

جواد وکیلی said...

به دردش می ارزه؟
می ارزه.

رهام said...

تو برگی کن، من قول می دم فقط پشماتو بچینم! :-p

Unknown Unbeknown said...

دیگه سن و سالت به برّه‌گی نمیخوره! :))

حاج پسر said...

چوپون و قصابی در کار نیست

همه یک دست گرگن

خیالت راحت

حالشو ببر

حالشو

ببر

آدم آهنی said...

خیلی هم فرق نمی‌کنه

مهدی said...

خیلی هم فرق نمی کنه

خشایار said...

نه بابام . چه فرقي بابام . به دلهره ش نمي ارزه حتي جواد . دلو بزن به دريا برگيتو بكن بابام

Anonymous said...

تو كه گرگي، بقيه هم كه معلوم نيست. پس بريزيد رو هم ببينيد چي ميشه!

مهرداد said...

!ول كن بابا تو هم آدم آهني
من هنوزم تا تو رو مي‌بينم ياد مشهد و سر نماز و غضّ بصرت مي‌افتم از اون زيبا پسر
بوووس

شایان said...

گاو میش باش! خیلی بهتره هااااا
هم چیزی نمی فهمی
هم اگه کسی چیزی بهت گفت شاخش میزنی، لحش می کنی
هم اینکه کهریزک نمبرنت!!!!

شایان said...

گاو میش باش! خیلی بهتره هااااا
هم چیزی نمی فهمی
هم اگه کسی چیزی بهت گفت شاخش میزنی، لحش می کنی
هم اینکه کهریزک نمبرنت!!!!

Anonymous said...

هاهاهاهاهاهاهاها