Sunday, December 05, 2010

من

وصلم به خودم 
خودم رو می‌کشم روی زمین
بلند می‌کنم
می‌مالم به در و دیوار؛
راه می‌افتم دنبال خودم
دست از سرم برنمی‌دارم

بیست و هشت سال گذشته
خودم رو تازه هی پیدا می‌کنم 

12 comments:

Anonymous said...

مبارکه

واراند said...

تولدته ؟
اگر اینجوره مبارک باشه .. باید از هر لحظه اش لذت ببری.. منظورم سالهای پیش روت هستش
اگر نیست
این وصل بودن به خودمون رو هر کسی نمی تونه درک کنه ... خوبه که تو درکش کردی

آقا مانی (مون ریور said...

من همیشه برای تبریک تولد دیر می رسم. اینی رو که می گی من این روزا زیاد تجربه می کنم. به قول دوستی «آدم هی با خودش رو به رو می شه.» امان از این که طلبکارم باشی از خودت.
شاد باشی و خوش دوست عزیزم

آرش سعدی said...

من عاشق این نوشته های کوتاهتم

Anonymous said...

خیلی حال کردم!

فاطمه اختصاری said...

اینبار آمده ام تا بیشتر از اینها در کنار هم باشیم...
سوغاتی این روزهای دوری
آدرسی برای
دانلود رایگان مجموعه «یک بحث فمینیستی قبل از پختن سیب زمینی ها»ست
منتظرتان هستم
با دو تا شعر
و کلی خبر و لینک خوب
و غم های مشترکمان که هرگز تمام نخواهد شد
هرگز...

Anonymous said...

your notes are rock ! Simple,easy and fantastic,just love them,great job,keep going !

Anonymous said...

and let me apend this little note : " life sucks,but happy birthday" ! Although,as You know, for us...there is no "happy" birthday at all !

davemo said...

خیلی خوب می نویسی ها

مانی آذری said...

اين يعني ... هنـــــوز اميد

مانی آذری said...

اين يعني ... هنـــــوز اميد

asari said...

هیچ وقت از رو برو به خودت نگاه کردی که یکی داره همراه به تو را نگاه میکنه و از پشت سر تو را دنبال، به خودت بیا تا هم ورای خودت را ببنی و هم خویشتن خود