سفرنامه - مشهد
پنج شنبه
14:30- داداش کوچولو! اینهمه راه اومدنم یکیش به خاطر این بود که از نزدیک ببینی به کاهدون زدی.
17:30- گمونم امشب یه خونه بهشتی طلبکار شدم. کل زمانِ دو نماز، حتی بین نمازها و موقع دست دادن، به بغل دستیم نگاه نکردم.
جمعه
17:00-شلوار آدم که بیخود جر نمی خوره! اینجا قزوینه یا مشهد؟
18:00- ...ای دیدن تو دین من...
19:00- یه cK جدید. شاید این بار به مذاق پیکِ پیتزایی خوش بیاد.
شنبه
14:30- چاقو بدوقتی دستمُ برید. نفهمیدم این کفاره گناهی بود یا حواس پرتی نگاهی. آخه قصه ما یوسف نداشت.
17:30- امشب خونه بهشتی اصلا صرف نمی کنه!
23:00- وسایل نقلیه بزرگ دارن برام دردسرساز می شن. بعد از راننده اتوبوس دو سال پیش، امشب دلم رئیس قطار خواست. یحتمل بعدی کاپیتان کشتی باشه.
23:30- اون حقه قدیمی برای دور کردن پلیور و لباس های اضافی از تن سوژه مورد نظر باز هم گرفت. اصلا ردخور نداره.
24:00- تاریکی کوپه؛ روشنی موبایل؛ منظره تاریک و روشن لباس و تن، حاصل از ترفندهای ناب؛ خوابی که از خستگی بی اجازه به چشم میاد.
10 comments:
كاهدون ن ن ن ن ن ن
من مثل اتم ام
تو از هستهی اتم بدت می اید
پس از من بدت می اد ؟
واي يه جوريم شد.يعني ميشه من هم نگاه نكنم آخه ميخوام همونجا برم!!! عجيب اينه كه انگار همه خوشگلاي عالم چپونده شدن تو حرم!!! آخ كه چه كيفي ميده چشم چرانيكردن تو وقت زيارت! باور كنيد كه دست خودم نيست(گمونم تو هم اشتباه كردي كه روز پنجشنبه رو از دست دادي به بهانه خونه بهشتي. يحتمل اون خونه رو هم بهت ندن چون خلاف طبيعت خداوندي عمل كردي!!). براي كار غير اختياري هم كه كسي رو بازخواست نميكنند. درست نميگم آدم آهني
حالا اگه راه ندادن می شه خونه رو اجاره داد. به هر حال اگه پول داشته باشی هرجایی می شه خوب زئدگی کرد!
جيتك بعد غيبة ليالي أناديك
جيتك وأنا مشتاق وأقول وينك
حبيب قلبي يابعد قلب مغليك
مشتاق أنا مشتاق أمسك يدينك
لاتسأل وتحتار وتقول وش فيك
راجع أفتش عن كوامن حنينك
محتاج آخذ من سوالفك وأعطيك
ومحتاج أكثر أرتمي في يمينك
أبشكي جراح الدهرلك وأناجيك
وتشكي لي جروح" سببها سنينك
تسلي معي وآخذ علومك وأسليك
وإن ضاق صدري قلت ياشوق وينك
جيتك وجايك وكان شرهان نرضيك
جيتك من الأشواق أقول وينك:؟؟
به روز هستم
دوستان خيلي خيلي عصبانيم از دست بعضي عزيزان.... به روز کردم حتماً بخونين
سلام ادم اهنی
چرا منو خبر نکردی با هات بیام میدونی که دلم لک زده برای یه ترن حال و حول دفعه دیگه خبرم کن
ای با من و پنهان چو دل...
http://aboutpglo.blogfa.com/
http://aboutpglo.blogfa.com/
Post a Comment